امروز براتون توضیحاتی در مورد گیلان گذاشتم تو بخش شهر به شهر وبلاگ .
استان گیلان یکی از استان های شمالی کشور با مسا حت 14711 کیلومتر مربع می باشد. این استان در 36 درجه و 34 دقیقه تا 38 درجه و 27 دقیقه عرض شمالی و 48 درجه و 53 دقیقه تا 50 درجه و 34 دقیقه طول شرقی از نصف النهار قرار گرفته است.
درازای آن از شمال باختری به جنوب خاوری ، 235 کیلومتر و پهنای آن ، از 25 تا 105 کیلومتر تغییر می کند. رشته کوههای البرز با ارتفاع متوسط 3000 متر، همانند دیواری در باختر و جنوب گیلان کشیده شده و این منطقه جز از راه دره منجیل، راه شوسه دیگری به فلات ایران ندارد . کمترین فاصله کوه از دریای خزر (در بخش حویق از شهرستان تالش) نزدیک به 3 کیلومتر و بیشترین فاصله آن از دریا (در امام زاده هاشم ، مسیر جاده رشت- قزوین) حدود 50 کیلومتر است.
این استان، از شمال به دریای خزر و کشورهای مستقل آسیای میانه، از غرب به استان اردبیل، از جنوب به استان زنجان و قزوین و از شرق به استان مازندران محدود می گردد.
بر اساس آخرین تقسیمات کشوری ، تا پایان شهریور سال 1383 ، استان گیلان دارای 16 شهرستان ، 48 شهر و 43 بخش، 109 دهستان و 2892 آبادی (2690 آبادی دارای سکنه و 202 آبادی خالی از سکنه ) می باشد.
شهرستانهای استان گیلان عبارتند از : آستارا ـ آستانه اشرفیه ـ املش ـ بندر انزلی ـ تالش ـ رشت ـ رضوانشهر ـ رودبار ـ رودسر ـ سیاهکل ـ شفت ـ صومعه سرا ـ فومن ـ لاهیجان ـ لنگرود ـ ماسال.
ویژگیهای انسانی و جمعیتی استان
جمعیت و تراکم آن
جمعیت استان گیلان 2458902 نفر بوده که 1250791 نفر را شهر نشینان و 1208111 نفر را روستا نشینان تشکیل می دهند . از نظر تراکم نسبی جمعیت ، استان گیلان پس از استان تهران در مقام دوم قرار دارد یعنی تراکم جمعیت در گیلان، معادل 1/167 نفر در هر کیلومتر مربع است .
عوامل متعددی مانند آب و هوای مساعد ، خاک رطوبتی و حاصلخیز، وجود شبکه های آب روان دایمی و امکانات کشاورزی فراوان و متنوع و گسترش راههای ارتباطی، سبب ایجاد تراکم شدید در این استان گردیده است .
اقوام در گیلان
در استان گیلان، اقوام مختلفی زندگی می کردند که امروزه بر اثر عوامل طبیعی، تاریخی و سیاسی و مهاجرتها و ارتباطات وسیع قرن اخیر بین این استان با سایر نقاط کشور ، اثر چندانی از آن اقوام مشاهده نمی شود. این اقوام عبارتند از:
1- گیل
2- دیلم
3- کادوسها
4- مادها
5- کاسها (کاسپین ها)
6- دوربیکها
ـ نام دریای خزر که در زبان انگلیسی ، کاسپین نامیده می شود از نام قوم کاسپین گرفته شده است.
ـ چون دوربیکها در حوالی درفک کوه زندگی می کردند نام قله درفک از نام این قوم، گرفته شده است.
- نژادها و تیره هایی که هم اکنون در گیلان زندگی می کنند شامل گیلکها، تالشی ها، کردها، ترکها، ارامنه و مازندرانی ها هستند .
گویشها و لهجه های محلی
1- گیلکی
2- تالشی
گیلکی :
از زبانهای ایرانی و یکی از شعب زبان پهلوی است که در واقع به عنوان زبان مادری مردم گیلان محسوب می گردد. گیلکی خود به چند شاخه تقسیم می شود که هرچه به طرف شرق و جنوب استان گیلان پیش برویم گویشها با یکدیگر اندکی اختلاف پیدا می کنند . شمار مردم گیلکی زبان در گیلان ، بیشتر از یک میلیون نفر است اما اغلب فارسی را نیز می دانند .
تالشی :
در قسمت غرب و شمال غرب استان به ویژه واقع در مرز ایران و جمهوری آذربایجان ، عده ای به این زبان تکلم می کنند. این زبان از جمله زبانهای شمال غربی ایران است که در زمانهای قبل (تا حدود قرن 10 هجری قمری) در سرزمین آذربایجان رایج بوده و از آن پس، جای خود را به یکی از گویشهای ترکی داده است .
از زبانهای مهم دیگر استان گیلان ، زبان دیلمی را می توان نام برد که با گویش گیلکی تفاوتهای اساسی دارد .
آب و هوا
آب و هوای استان گیلان معتدل میباشد که ناشی از تأثیر آب و هوای کوهستانی البرز و دریای خزر است. این استان به دلیل همجواری با دریای خزر منطقهای با رطوبت زیاد بوده و رطوبت نسبی آن، بین 40 تا 100 درصد و متوسط درجه حرارت آن 5/17 درجه سانتیگراد است. فصل خشکی در طول سال، مدت زیادی دوام ندارد (درحدود یک ماه، از نیمه خرداد تا نیمه تیرماه) و در غالب اوقات باران میبارد.
بارندگی در تمامی نواحی استان به یک میزان صورت نمیگیرد. بیشترین ریزش در سطح دشت مربوط به شهر بندرانزلی با متوسط ارتفاع سالانه 2000 میلیمتر میباشد و حداقل بارندگی در حوالی رودبار ، لوشان و منجیل با متوسط سالانه 200 میلیمتر صورت میپذیرد. روزهای یخبندان کوتاه و پراکنده بوده و سرما به ندرت از 1ـ درجه تجاوز میکند. درمیان شهرستانهای استان ، آستارا سردترین و بندرانزلی گرمترین نقاط میباشند. درحالیکه لاهیجان با هوایی مطلوب تر از سایر نقاط استان، دارای زمستانهای گرمتر و تابستانهای خنک تر است.
جریانهای هوایی
سه جریان هوایی منطقهای که موجب بارش در گیلان میشوند عبارتند از:
1ـ جریان پرفشار سیبری
2ـ جریان اسکاندیناوی
3ـ جریان مدیترانهای
علاوه برآن جریانهای محلی که معمولا دارای نامهای محلیاند عبارتند از:
1ـ بیرون وا ـ بادی که از شمال مرداب میوزد.
2ـ سرتوک ـ باد شمال خاوری.
3ـ خزری ـ باد شمال و شمال باختری که سرد و طوفانی است.
4ـ بیرون گیله وا ـ در زمستان و پاییز موجب باران میشود.
5ـ دشته وا ـ از شمال باختری میوزد.
6ـ خشکه وا ـ از خاور مرداب انزلی میوزد.
7ـ گرمیش (گرمچ ـ گرمش) که از البرز به طرف جلگههای ساحلی میوزد و گرمای محیط را در کوتاهترین مدت چندین درجه بالا میبرد و میتواند سبب آتش سوزیهایی در جنگل، روستاها و شهرها شود و نیز باد منجیل که بین رستم آباد و لوشان و بخشی از دره قزل اوزن جریان دارد.
از دیگر بادهای محلی گیلان باید از سیاه وا ـ آفتاب بوشه ـ خشکه دسته وا و کوتیم وا نام برد.
پستیها و بلندیها
ارتفاعات
ارتفاعات استان را میتوان به دوگروه عمده و اساسی تقسیم نمود:
گروه اول: بخشی از ارتفاعات سلسله جبال البرز بوده که با قرار گرفتن در جنوب استان گیلان این منطقه را از فلات مرکزی ایران جدا ساخته است. شهرستانهای بندرانزلی، صومعهسرا، رشت، آستانه و لنگرود در شمال این بخش از ارتفاعات استان، قرار گرفته و از ارتفاع کمی برخوردارند.
گروه دوم: که در امتداد شهرستان تالش واقع شدهاند به کوههای تالش معروف بوده و گیلان را از آذربایجان جدا میسازد. شهرستانهای واقع در این قسمت استان (آستارا، تالش، رضوانشهر و ماسال) عمدتاً کوهستانی بوده و تنها نوار باریکی از آنها که در جوار دریا قرار دارد، تقریبا مسطح است. دیگر شهرستانهای استان (فومن، رودبار، لاهیجان، سیاهکل، رودسر و املش) نیز عمدتاً در مناطق کوهستانی قرار دارند. بخش شمالی شهرستان رشت در ارتفاع کمتری از سطح دریای آزاد واقع شده و در پارهای نقاط به صورت مرداب و باتلاق درآمده است. به طور کلی با حرکت از شمال، یعنی از سمت دریا به سوی کوهپایههای جنوب استان، بر ارتفاع در سطح دریای آزاد افزوده میشود تا بالاخره در مناطق مرتفع جنوبی بوسیله سد عظیم سلسله جبال البرز مسدود میگردد. تنها کانال ارتباطی استان با مناطق مرکزی کشور از طریق دره منجیل بوده که از حیث شرایط اقلیمی و جوی نیز عوارض خاصی را دربر دارد. این دره ارتفاع کمی از سطح دریا داشته و به همین سبب، عمدهترین محور ارتباطی استان (محور قزوین ـ رشت) نیز در همین دره احداث گردیده است.
قلهها و رشته کوهها
برخی از مرتفع ترین قلههای استان عبارتند از:
1- شاه معلم یا دوخواهران 3090 متر در شهرستان فومن
2- چاکنه 2963 متر واقع در بخش رحیم آباد از شهرستان رودسر
3- پشته کوه 2685 متر واقع در بخش مرکزی شهرستان رودبار
4- کوه دیگاه 2611 متر واقع در بخش شاندرمن شهرستان ماسال
5- ارک سر 2523 متر واقع در بخش چابکسر شهرستان رودسر
6- کوه لرینه 2510 متر واقع در بخش عمارلو شهرستان رودبار
7- کوه هفته خونی دالی 2471 متر واقع در بخش اسالم شهرستان تالش
8- کوه بنده سنگه 2465 متر واقع در بخش مرکزی شهرستان فومن
سه رشته کوه، گیلان را در برگرفتهاند که عبارتند از:
1ـ کوههای تالش که به موازات ساحل دریای خزر امتداد یافته و میان آذربایجان و دریای خزر واقع است.
2ـ کوههای طارم و خلخال که رودخانه سپیدرود از میان درههای باریک آن میگذرد و آن را از درههای دیلمان جدا میسازد. این رودخانه گیلان را به دوبخش تقسیم میکند.
3ـ کوههای دیلمان که دنباله رشته کوه البرز بوده و مرتفع ترین قله آن در گیلان، درفک است. از جنوب تا منجیل و از شرق تا مناطق ییلاقی تنکابن و ارتفاعات سه هزار پیش میرود.
وجود کوههای بلند و نزدیکی آنها به دریا و تبخیر رودها و دریا، به گیلان آب و هوایی متنوع داده و موجب جریانهای هوایی متغیر در این منطقه شده است.
خاکهای گیلان
بخش وسیعی از استان گیلان را جلگه گیلان تشکیل داده که بوسیله رسوبات رودخانه سفیدرود پدید آمده و همچنین بخش دیگری از استان نیز که صفحات جنوبی آن را دربر میگیرد، کوهستانی است. از اینرو انواع خاکهای جلگهای، کوهپایهای و کوهستانی در سطح این منطقه دیده میشود.
الف ـ خاک های جلگهای استان گیلان با وسعت زیادشان دربرگیرنده بخش اعظم زمینهای زراعی منطقه میباشند. انواع خاکهای جلگهای که در سطح استان دیده میشوند عبارتند از : شنهای ساحلی، خاکهای رسوبی بافت ریز، خاکهای چمنی مرطوب و نسبتاً مرطوب و نیمه مردابی و خاکهای باتلاقی که در ذیل مورد بررسی قرار میگیرند.
- شنهای ساحلی که در نواحی شمالی منطقه و در کناره دریای خزر قرار گرفتهاند، بخشی از جلگه گیلان است که در مناطق نزدیک به دریا فاقد پوشش گیاهی بوده و قابلیت زراعی نیز ندارند. درحالی که در نقاط دورتر، به علت بوجود آمدن هوموس و ایجاد چسبندگی در ذرات خاک که امکان نگهداری آب و رشد گیاه را پدید میآورد، رویش گیاهان در این خاکها مشاهده میگردد. با اینحال این خاکها نیز از استعداد زراعی چندان برخوردار نبوده و غالباً بعنوان مرتع مورد بهره برداری قرار میگیرند.
- خاکهای رسوبی جلگه گیلان که از رسوبات رودخانه های منطقه حاصل گردیدهاند (عمدتاً سفیدرود) با برخورداری از شیب بسیار نازل و همچنین زهکشی مناسب ، قابلیت بسیار خوبی برای کشاورزی داشته و در ردیف بهترین اراضی زراعی قرار میگیرند. این خاکها در مناطق شرقی، شمال شرقی و شمال شهر رشت دیده میشوند و غالبا تحت کشت محصولاتی چون برنج، درختان میوه، توتون و محصولات تابستانی میباشند.
- خاکهای چمنی مرطوب، نسبتاً مرطوب و خاکهای نیمه مردابی بخشی دیگر از اراضی جلگهای گیلان را تشکیل میدهند. خاکهای چمنی مرطوب و نسبتاً مرطوب غالباً برای کشت برنج مورد بهره برداری قرار میگیرند. این خاکها در برخی نقاط به علت بالا بودن سطح آب زیرزمینی که گاهی تا سطح زمین نیز می رسد، غیر قابل استفاده بوده و غالباً به صورت چراگاه درآمدهاند این خاکها در نواحی ساحلی دریای خزر دیده میشوند.
ب ـ دامنه های شمالی البرز پوشیده از خاک کوهپایه هاست. این خاکها که معمولاً دارای عمق نسبتاً زیاد هستند در نقاطی که شیب زمین کمتر است، برای زراعت مناسب میباشند. عمدهترین انواع این خاکها خاکهای قرمز ـ زرد و خاکهای قهوهای جنگلی میباشند.
- خاکهای قرمز و زرد : بر روی این خاکها یک لایه نازک از بقایای گیاهی وجود دارد. این نوع خاکها در صورت برخورداری از شیب زیاد باید تحت پوشش گیاهی قرار گرفته تا از فرسودگی آنها در اثر عوامل طبیعی ممانعت شود. در حال حاضر این خاکها در برخی نقاط تحت کشت محصولاتی چون چای و گندم بوده و در برخی نقاط نیز بصورت مرتع مورد استفاده قرار میگیرند.
- خاک های جنگلی: این خاکها دارای بافت متوسط و سطح آن پوشیده از بقایای گیاهی است . خاکهای مزبور در منطقه فومن و جنوب لاهیجان دیده میشوند.
ج - خاکهای کوهستانی منطقه که قسمت عمده خاکهای استان را تشکیل میدهند در نقاط مرتفع استان به چشم میخورند و این نوع خاکها بدلیل شیب زیاد، نمیتواند جهت زراعت مورد بهره برداری قرار گرفته و عمدتاً پوشیده از جنگلهای انبوه و متراکم هستند.